به نام خدا

این وبلاگ یه دانشجوی شاغل متاهله که اولویت اول فکریش درسه اما تو عمل تا حالا استندبای بوده فقط دوست داشته که بهترین باشه. ایشالا از این به بعد تصمیم گرفته که فقط تو رویا بهترین نباشه و آرزوهاشو عملی کنه

به نام خدا

این وبلاگ یه دانشجوی شاغل متاهله که اولویت اول فکریش درسه اما تو عمل تا حالا استندبای بوده فقط دوست داشته که بهترین باشه. ایشالا از این به بعد تصمیم گرفته که فقط تو رویا بهترین نباشه و آرزوهاشو عملی کنه

25

دیشب بازم خونه خونواده م. بودیم. از اول تا آخر به رگبار تیکه بسته بودنم

اولش که مامانش عوض تشکر میگه ایشالا که قدردان باشید بعدشم سر شام مامانش با تلفن داشت حرف میزد که هماهنگ کنه یه نفر برای کمرش که می خواد عمل کنه بیاد پرستاری بعد باباش میگه زیاده بگو نه بعد مامانش میگه عیب نداره پول میدم نخوام منت کسی رو بکشم

بعدشم باز دوباره مامانش میگه فلانی گفته بیام کمکت گفتم هم خواهرام هستن هم شوهرم ممنون

بعدشم باز گفت فلانی گفته بیام کمکت گفتم نه عزیزم تو بچه داری سرت شلوغه همونارو جمع کنی هنر کردی

آغال عوضی هم می خواد کمکش کنم هم خودم التماس کنم که تورو خدا بذار کمکت کنم

تو دیگه چه عوضی ای هستی

حالا جالبترش اینه که م. امروز به من میگه چرا دیشب هیچی بهشون نگفتی چرا نگفتی من هستم کمکتون می کنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خیلی جالبه آدم اگه نخواد طلبکار باشه باید حتما بدهکار بشه

نخوری می خورنت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.